نقش تئوری آشوب در تصمیم گیری مدیران بانک در سال تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها

یک کارشناس مسائل بانکی می‌گوید بهره گیری از تئوری آشوب به عنوان یک تئوری عمومی مربوط به عملکرد سیستم های پیچیده و غیرخطی، مدیران بانکی را در تصمیم گیری ها در راستای تحقق شعار سال ۱۴۰۰ یاری می رساند.

امیرحسین کردنوری معاون عملیات ریالی شعبه بلوار کشاورز بانک توسعه صادرات ایران روز دوشنبه در گفت‌وگو با اگزیم نیوز، گفت: هرچند سیستم بانکی کشور همواره در تلاش است که به بهترین نحو ممکن خود را برای حضور در عرصه رقابتی اقتصاد مهیا سازد، لیکن جهت همراهی با شرکت های تولیدی و به منظور تحقق شعار سال ۱۴۰۰ باید پویایی های دنیای متغیر کسب و کار با تغییرات سریع و پر نوسان و ریسکی و دارای عدم قطعیت آن را پذیرفته و با تدارک مدل کسب و کارهای مناسب بتوانند پاسخگوی نیازهای این محیط باشند و در شرایط رقابتی ویرانگر با ثبات مانده و به رشد پایدار خود ادامه دهند.

وی افزود: سیستم بانکی باید به طور دائم با اتکا به نوآوری در محصولات و خدمات، دانش جدیدی خلق کرده و آن را با استراتژی های مناسب به کار گیرند. تئوری شناخته شده ای که می تواند بانک ها را در این امر یاری رسانده و رفتار سیستم های پویا را رصد کند، «تئوری آشوب» است.

معاون عملیات ریالی شعبه بلوار کشاورز بانک توسعه صادرات ادامه داد: در واقع تئوری آشوب به بانک ها، به مثابه سیستم هایی پیچیده، پویا، غیرخطی، آفریننده و بسیار ناپایدار می نگرد که عملکرد آنها در آینده، از طریق وقایع و فعالیت های گذشته و حال آنها، قابل پیش‌بینی نیست. در این وضعیت، بانک ها به گونه‌ای رفتار کرده که به طور همزمان، هم غیرقابل پیش‌بینی (آشفته) و هم الگودار و ساختارمند (منظم) بوده و باعث ایجاد پویایی در نگرش و اخذ تصمیمات مدیران می‌شوند.

کردنوری اظهار داشت: این نوع تصمیم گیری موجبات فرآیندگرایی و کار تیمی، هوشمندی جمعی کارکنان به منظور ایجاد یک فرهنگ آگاهانه و مطلوب، بوجود آمدن فرهنگی که در آن عدم تجانس و ناهمگونی به رسمیت شناخته شده باشد، ایجاد فضای مناسب جهت عرضه نگرش‌ها، ایده‌های مختلف، فرایند یادگیری پیچیده و فراگیر که لازمه اداره مؤثر امور راهبردی است و ایجاد بستر نقدپذیری در سازمان که در آن قوانین، سیاست‌ها و مفروضات به صورت مستمر زیر سوال رفته و مورد بازبینی و اصلاح مداوم قرار می گیرد را فراهم می سازد.

این کارشناس مسائل بانکی اضافه کرد:  آشوبناک بودن، تصادفی نیست، بلکه نظمی در درون بی ‏نظمی‏ و قاعده ‏ای در درون بی ‏قاعدگی‌هاست. این تئوری موجب مدیریت ثبات و ناپایداری همزمان در بانک می‌شود. هر چند اصل خودسازمان‌دهی، برای برخی این توهم را به وجود می آورد که در بانک‌های آشوب‌ گونه از اهمیت کار مدیران کاسته خواهد ‌شد، اما مدیریت و اداره‌ کارآمد و مؤثر اهداف متناقض، که در حقیقت اوج تناقضات نظم و بی‌نظمی، سادگی و پیچیدگی، قابل پیش‌بینی و غیر قابل پیش‌بینی بودن، ثبات و ناپایداری است، نیازمند کیاست و تدبیر و هوشمندی فوق‌العاده مدیران بانکی بوده که در اخذ تصمیمات آنها نقش به سزایی دارد.

به گفته کردنوری، در دنیای متلاطم و آشوب زده امروزی و در سال تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها، باید به جای تمرکز بر تصمیم‌گیری‌های بلند مدت، تصمیم‌گیری‌های کوتاه مدت و انعطاف پذیر را مدنظر قرار داد و نگرش فرآیند تصمیم‌گیری‌های سنتی مدیران بانکی که فرآیندی است قابل پیش‌بینی و سرشار از ابهام و عدم وضوح، جای خود را به تصمیم گیری به کمک نظریه آشوب دهد.

معاون عملیات ریالی شعبه بلوار کشاورز بانک توسعه صادرات تصریح کرد: همچنین به برنامه ریزی اقتضایی و انعطاف پذیر به عنوان بخشی از فرآیند تصمیم‌گیری توجه بیشتری داشته و با نگاه ویژه به رویکردهای ابتکاری در مقابل تصمیمات عقلایی، مقدمات اصلاح فرهنگ سازمانی را پیاده کرد که برای این مدل تصمیم‌گیری آشفته از تلاقی اتفاقی چهار جریان، «فرصت‌های انتخاب و موقعیت‌هایی که تصمیمی را ایجاد می‌کند، پاسخ‌هایی که به حل مسائل و مشکلات نظر دارند، اعضاء و افراد تصمیم گیرنده که با برنامه‌های زمانی متراکم وآگاهی محدود خود نسبت به مسائل اظهار نظر و تصمیم‌گیری می‌کنند و مسائل و مشکلات وعلایق و گرایش‌های افراد درون و بیرون سازمان که به نحوی با تصمیم نتایج حاصل از آن مرتبط هستند»، بهره می‌گیرند.

وی اذعان داشت: هنر مدیران، باید یافتن این نظم از بطن‏ بی‌‏نظمی‌ها با وجود تغییرات شدید، رفتارهای نامنظم، دگرگونی های غیرقابل پیشبینی، حرکت های بحرانی و رسیدن به الگویی برای پیش‌بینی پذیری و تحقق اهداف بانک باشد. از این رو مدیران بانکی با یادگیری و درک مفهوم آشوب و با به کارگیری اثرات آن در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی، بایستی با اندیشه ای خلاق و انجام اقدامی مناسب، به موقع و کم انرژی، موجبات تحول و دگرگونی های عظیم وتوفیق های شگرف را فراهم آورده و زمینه‌ساز رشد در تمامی زیرمجموعه‌های بانک شوند و نسبت به برقراری ارتباط اجزاء به گونه‌ای که هر جزء بتواند ضمن انجام وظایف خود به طور مستقل با اجزای دیگر ارتباطی هم افزا و پویا داشته باشد، اقدام کنند.

این کارشناس مسائل بانکی خاطرنشان کرد: همچنین با توسعه مهارت‌های ادراکی خویش و احاطه کامل بر محیط و عوامل سازنده، شناخت ساختار، فرایندها و قوت و ضعف‌های مربوطه، اهرم‌ها و تکیه‌گاه‌های حساس را شناسایی نموده و با استفاده از اثر پروانه‌ای و با تغییراتی اندک و صرف هزینه ای جزئی در نقاط اهرمی، بهره‌وری را به نحو چشمگیری افزایش دهند.

کد خبر 44194

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 14 =