استارت موتور قیمتی بازارها با سوخت ترامپ

حضور ترامپ در قامت یک رییس جمهور بازارهای جهانی را با روندهای متفاوت و البته صعودی روبرو کرده است

پیروزی ترامپ خود نسیمی بود که آتش زیر خاکستر در بازارهای کالایی را شعله ور ساخت و هم اکنون شاهد التهاب و شعله ور شدن بسیاری از بازارها را شاهد هستیم اما دورنمای این شرایط به تحلیل گسترده و دقیقی نیاز دارد. ورود ترامپ به عرصه سیاست گذاری اقتصادی امریکا هرچند که نمی تواند در کوتاه مدت تأثیر واقعی چندانی بر حجم عرضه و تقاضا در بازارهای کالایی و بخش واقعی اقتصاد بر جای گذارد اما شاهد بودیم که رخدادهای بزرگی در بازارها محقق شد.

کاهش محسوس بهای جهانی نفت خام و جهش اعجاب آور قیمت مس به عنوان یکی از معرف های اقتصاد جهانی نشان داد که بازارها هم نگران و هم منتظر رخدادهایی عجیب و حتی پیش بینی نشده بودند. به عبارت ساده تر ، بستر برخی تغییرات بزرگ در بازارهای جهانی وجود داشته و پیروزی ترامپ خود جرقه این تغییرات را ایجاد کرد.

واقعیت آن است که بخش واقعی اقتصاد در جهان که در بازارهای کالایی خودنمایی می کند از تغییراتی بزرگ خبر می دهد که با روی کار آمدن ترامپ فضا برای بروز و ظهور بیشتری بدست آورده است. برای رصد این واقعیت ها می توان در ابتدا به شاخص های کالایی در جهان مراجعه کرد زیرا بازارهای مختلفی از نفت ، طلا ، فلزات ، محصولات کشاورزی و حتی مواد غذایی را شامل می شود.

نگاهی به شاخص های کالایی نشان می دهد که با وجود سقوط بهای جهانی نفت خام ، بازارهای فلزی جهش محسوسی را تجربه کرده اند. به عنوان مثال شاخص بورس فلزات لندن موسوم به LME Index به کمک رشد قیمت مس به شدت افزایش یافته ولی شاخص هایی همچون CRB و یا SGCI هر دو کاهش نرخ را تجربه کردند. این موارد را باید مهم ارزیابی کرد زیرا نشان می دهد هنوز بخش واقعی اقتصاد به ترامپ خوش بین نیست. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که بازارهای فلزی غالباً رهبر بسیاری از بازارها به شمار می آیند یعنی می توان از این پس به بهبود سایر بازارها نیز امیدوار بود.

باید به این نکته نیز اشاره داشت که بازارهای کالایی در ابتدای سال 2016 در کف قیمتی خطرناکی قرار داشتند که حتی در پاره از اوقات ، رکود پیشین موجب شد که قیمت ها حتی از سقوط بزرگ سال 2008 نیز کاهش بیشتری پیدا کرده و از آن مهمتر ، در قیمت های پایین ابتدای سال 2006 ثابت باقی بمانند که زیان های بزرگ تری را به حجم تولید در صنایع و بازارهای مختلف بر جای گذاشت. با توجه به این موارد و رصد قیمت ها در بازارهای کالایی متفاوت ، می توان به تقویت اوضاع در بازارهای کالایی مختلف ، بیش از پیش امیدوار بوده و همچنین با صراحت لهجه بیشتریاز بهبود بازارهای کالایی سخن گفت زیرا هنوز تا روزهای اوج قیمتی در سال 2011 ، فاصله بسیاری وجود داشته و فضا برای افزایش قیمت ها به وضوح قابل رهگیری است.

در هر حال تضاد جدی بین بازارهای نفت و فلزی نشان می دهد که این بازارها حالت رقیب پیدا کرده و با جذب سرمایه های پراکنده ، هر کدام مسیر خود را دگرگون از دیگری تعقیب می کنند. رخدادی که در کوتاه مدت جذاب بوده ولی در میان مدت می تواند به سرعت گیری یکدیگر تبدیل شود. این در حالی است که با تغییر در بازار نفت و سایر حامل های انرژی ، این رویکرد متضاد می تواند به تقویت مضاعفی بدل شود که همه بازارها از آن متنفع خواهند شد. به عبارت ساده تر پایین بودن قیمت نفت مهم اکنون فاکتوری مزاحم برای رشد قیمت ها در بازارهای کالایی به شمار می آید ولی اگر بهای نفت نیز افزایش یابد ، شاهد سوخت گیری بازارهای کالایی از رشد قیمت نفت خواهیم بود.

 

نفت و بازارهای پتروشیمیایی

در خصوص دورنمای بازارهای جهانی برای دوران ترامپ باید به چند نکته مهم توجه داشت. یکی از این موارد نوسان قیمت نفت است که به عنوان موتور محرک اقتصاد جهانی نقش آفرینی می کند. هم اکنون بهای نفت خام به نسبت ماه گذشته 14 درصد کاهش داشته و برای نفت خام امریکا به 43 دلار و برای نفت برنت به 44.50 دلار رسیده است. این در حالی است که در کوتاه مدت ادامه این روند کاهشی دور از ذهن نیست و شاید به 40 دلار در هر بشکه نیز نزدیک شود ولی دائمی نخواهد بود. در خصوص نفت باید بیش از تغییر در حجم تقاضا ، به بالابودن حجم عرضه اشاره کنیم که فاکتور قدرتمندی برای پایین نگه داشتن بهای جهانی نفت اعمال قدرت خواهد کرد. این در حالی است که تقویت متعاقب بازارهای کالایی در کشورهای مختلف به استثناء چین خود سیگنالی برای افزایش تقاضا و همچنین تحریک سرمایه گذاران بر بازار نفت عمل خواهد کرد بنابراین در میان مدت می توان به بازگشت بهای نفت به بیش از 50 دلار و حتی تا 60 دلار در هر بشکه خوش بین بود. همین وضعیت در صورت وقوع تأثیرات بزرگی بر بازارهای مختلف بر جای می گذارد و پتانسیل تغییر بازارها را در دوران جدید تسریع می کند.

از هم اکنون که وارد روند کاهشی قیمت نفت شده ایم و البته در روزهای سرد سال که بخش بزرگی از تقاضای محصولات پلیمری مخصوصاً پلی اتیلن های ترفتالات بطری ، پلی اتیلن های سبک فیلم و حتی PVC با کاهش تقاضا رو به رو خواهند شد ، می توان کاهش قیمت ها را در این حوزه مورد توجه قرار داد. این در حالی است که با توجه به افزایش حجم تولید محصولات پتروشیمی مخصوصاً از مبدأ کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی تولید محصولات پتروشیمی از موا اولیه زغال سنگی ، این روند کاهشی پتانسیل کاهش بیشتری خواهد داشت مخصوصاً در زمانی که هفته های شاهد رشد بهای این گروه های کالایی در بازارهای جهانی بوده ایم.

البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که در دوران پرابهام فعلی ، ادعای کاهش و حتی افزایش قیمت ها در کوتاه مدت و آینده نزدیک خود می تواند ریسک خطا را افزایش داده بنابراین نمی توان اظهار نظر قاطعی داشت ولی آن گونه که از شواهد و قرائن موجود بر می آید ، باید منتظر یک فاز عقب نشینی در بازار محصولات پتروشیمی باشیم. از سوی دیگر و با توجه به ویژگی های فنی می توان این اظهارنظر را مطرح کرد که بازار محصولات شیمیایی بیش از پلیمرها مستعد کاهش نرخ است که البته از دو هفته گذشته ، این روند کاهشی آغاز شده است.

بازارهای فلزات پایه

هنوز ترامپ بر مسند قدرت قرار نگرفته است که بازارهای فلزی ، جهش هایی محسوس و عجیب را تجربه کرده اند. مس که تا چند روز گذشته به زحمت خود را به سقف 5000 دلار نزدیک کرده بود ، این بار حتی به صورت مقطعی تا 6000 دلار در هر تن معامله شد و در پایان معاملات روز جمعه در بورس فلزات لندن ، به 5900 دلار در هر تن نیز رسید. رشد 1 درصدی آلومینوم ، افزایش 9 درصدی نیکل و تقویت 1.4 درصدی بهای روی نیز موارد دیگری است که تنها در روز جمعه به ثبت رسید. همین موارد نشان می دهد که بازارهای فلزی به شدت به حضور ترامپ در کاخ سفید خوش بین بوده و حتی برای ورود وی ، فرش قرمز پهن کرده اند.

باید به این نکته نیز توجه کرد که پس از جهش قیمتی در روزهای اخیر ، بازار منطقاً باید با یک عقب نشینی تاکتیکی را متحمل شود تا از یک سو بتواند قیمت های فعلی را حفظ کرده و از سوی دیگر آرامشی نسبی در این بازار حکمفرما شود. با توجه به این موارد از هم اکنون می توان به کاهش نسبی قیمت ها در کوتاه مدت امیدوار بود ولی بخش بزرگی از موفقیت های فعلی را می توانند حفظ کنند.

موارد فوق را باید به دقت مورد بررسی قرار داد زیرا نشان می دهد که بخش واقعی اقتصاد با محوریت بازارهای فلزی و تولیدات صنعتی ، تارمپ را نه تنها یک جرقه برای رشد قیمت ها ، بلکه محرکی برای تقویت حجم معاملات و افزایش تقاضا محسوب کرده اند که البته رصد گفتارهای وی در بازسازی اقتصاد امریکا و عدم پذیرش برخی واقعیت های مسلم پیشین ، به این وضعیت منتهی شده است. هم اکنون رشد قیمت ها در بازارهای آتی محرز شده و از هفته های آینده که تیم اقتصادی ترامپ در کاخ سفید مستقر شود ، باید به تغییراتی در جهت حرکت معاملات فیزیکی امیدوار بود. هرچند که نرخ بیکاری و رشد اقتصادی در امریکا به روند نسبتاً طبیعی خود بازگشته ولی پیروزی ترامپ در انتخابات نشان می دهد که چندان هم نمی توان به این آمارها روی خوش نشان داد زیرا مردم آن ها را باور نکرده اند. هم اکنون اقتصاد امریکا نقاط کور بسیاری داشته که ترامپ با دست گذاشتن بر همین موارد ، توانست رأی مردم را در ایالت های تأثیرگذار ، از آن خود کند. با توجه به این موارد شاید از هم اکنون بتوان به تقویت اقتصادی امریکا و افزایش تقاضا در این کشور امیدوار بود که بازارهای کالایی می توانند برنده اصلی این واقعیت شوند.

با توجه به موارد فوق و همچنین جهش های اعجاب آور قیمتی در بازارهای فلزی ، حفظ سطوح قیمتی فعلی البته پس از یک گام عقب نشینی تاکتیکی به منظور تثبیت بازار چندان هم دور از ذهن نخواهد بود که همین رویکرد در صورت وقوع نیز خود موفقیتی بسیاری بزرگ تلقی می شود.

برای بررسی بازارهای فلزی باید با دقت بیشتری عمل کرد زیرا در این بازارها شاهد بودیم که پتانسیل رشد قیمت ها وجود داشت و ترامپ تنها محرکی برای این تغییر بود. حال آن بازارهایی که بالذات پتانسیل رشد قیمت های بیشتری داشته اند ، می تواند از افزایش نرخ ها بیش از پیش تأثیر بپذیرند. در ادامه به بررسی تک تک بازارهای مهم فلزی ، فولاد و مواد معدنی خواهیم پرداخت.

 

 

کد خبر 14811

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 7 =