به گزارش اگزیم نیوز به نقل از فایننشال تایمز رشد تجارت جهانی از سال 2011 تاکنون با رکود همراه بوده است. تشدید تمایلات حمایت از تولید داخلی در آمریکا و اروپا و نیز دوری چین از استراتژیهای رشد صادرات محور، باعث شده فرضیهای غیررسمی با عنوان «تجارت حداکثری» به طور فزایندهای همهگیر شود. طبق این دیدگاه، رکود رشد تجارت در پنج سال اخیر امری موقتی نبوده، بلکه در عوض نشاندهنده تغییراتی بنیادین در اقتصاد جهانی است که باعث استمرار این شرایط رکودی در تجارت جهانی طی دهه آینده و حتی فراتر از آن، خواهد شد.
این دیدگاه، حداقل به دو شیوه تاثیرات مهمی بر بازارهای دارایی جهان خواهد داشت. اول این که تجارت اغلب به عنوان موتور رشد اقتصاد جهان دیده میشود و لغزش این موتور در پنج سال گذشته، دلیل مهم تردید در افزایش این رشد در بلند مدت تفسیر شده است. دوم، تجارت حداکثری به معنی بدبینی در مورد داراییهای اقتصادهایی است که به طور خاص به تجارت وابسته هستند؛ از جمله بسیاری از بازارهای نوظهور.
به هر حال، تحقیقات اخیر فایننشال تایمز، سه متغیر فرضیه تجارت حداکثری را نمیپذیرد. اول، اشاره شده است که میزان حساسیت سنجیده شده رشد تجارت نسبت به رشد تولید ناخالص داخلی (GDP)، از بالای 2 در اوایل دهه 2000 به کمتر از 1 کاهش پیدا کرده است؛ یعنی ارزشی که در آن رشد تجارت جهانی با رشد GDP جهانی همراه است.
اما یک بررسی جزئی نشان میدهد شواهد چندانی وجود ندارد که اثبات کند واکنش تجارت به رشد در 20 سال گذشته کمتر شده است. دوم، رکود تجارت جهانی از سال 2011 بسیار شدیدتر از انتظار بود که باعث شد بسیاری افراد به این نتیجه برسند که نیروهای فعال در افقهای بلند مدت که پتانسیل تضعیف رشد تجارت در دهههای آینده را دارند، عامل رکود بودهاند.
اما تحقیقات فایننشال تایمز حدود 400 هزار جریان تجاری مجزا را طی 20 سال بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که میزان رشد این جریانات به سطوح مبنای خود برگشته که به سوابق بلند مدت آنها نزدیکتر بوده است. به عبارت دیگر، سال 2011 آغاز یک انحراف نزولی از روند 70 ساله جهانیسازی نبوده، بلکه پایان یک انحراف افزایشی یک دههای در این رویداد بلند مدت بوده است؛ یعنی شکوفایی تجاری در دهه 2000.
سوم، بسیاری از کارشناسان معتقدند اقتصادهای نوظهور و به ویژه چین، با دوری از مدلهای رشد صادرات محور عامل رکود تجارت بودهاند و در دهههای آینده نیز هر چه بیشتر به آن دامن میزنند. اما نتایجی به دست آمده که نشان میدهد رکود تقاضا، به ویژه در اروپا، برجستهترین نقش را در این رکود ایفا کرده است. گزارش اخیر سازمان تجارت جهانی نیز این موضوع را تایید میکند. به طور خلاصه، تحولات در تقاضای جهانی همچنان روند تجارت در سالهای آینده را شکل خواهد داد.
این مباحث خواهان رونق پرسرعت رشد تجارت جهان نیست، بلکه نشان میدهد توزیع ریسک به داراییهای جهانی تا حد زیادی تحت تاثیر این ایده بوده که محرکهای مثبت تجاری دیگر هیچ گاه بازنخواهند گشت. در نهایت باید گفت با این که اقتصادهای نوظهور نسبت به رکود بلند مدت رشد تجارت جهانی آسیبپذیر هستند، اما چنین ریسکهایی بیش از حد مورد تاکید قرار گرفتهاند و داراییهای اقتصادهای نوظهور با بازگشت جریانهای تجاری مطلوبتر، از شرایط خوبی برخوردارند.
نظر شما