دکتر نیلی به عنوان یکی از مشاورین ارشد اقتصادی رئیس جمهور به ریشه یابی تورم در سال های اخیر پرداخته و دلیل اصلی تورم را در نارسایی های پولی کشور می داند که در مسیر بودجه نویسی ناخودآگاه به افزایش پایه پولی ( چاپ اسکناس ) منجر شده است و البته تصمیم سازان اقتصادی از طریق اعمال کنترلهای اداری بر نرخ ارز، نرخ سود بانکی، قیمت انرژی و قیمت اقلام مهم در زندگی روزمره مردم، به نبرد بیاثر با گرانی پرداختهاند.
دکتر مسعود نیلی معتقد است در اقتصاد ایران، طی دهههای گذشته، هیچگاه اعمال سیاستهای فعال پولی و مالی موضوعیت نداشته و رشد بالای حجم نقدینگی نه ناشی از اعمال «سیاستهای انبساطیِ پولی» بلکه حاصل «بسط نهادیِ پول» بوده است. همینگونه است سیاستهای مالی دولت. آنچه تا کنون مشاهده کردهایم اینگونه بوده که قواعد ناظر بر رفتار نهادهای سیاسی، حجم بودجه و ترکیب آن را مشخص میکرده و حجم پایه پولی و نقدینگی، بهصورت انفعالی در نتیجه تصمیمات بودجهای تعیین میشده است. سیاست از کانال بودجه وارد اقتصاد شده و در مسیر خود پایه پولی را تحت تاثیر قرار میداده و از این طریق بر تورم اثر میگذاشته است. مجموعه اقدامات بانک مرکزی در کشور ما طی سالیان متمادی معطوف به تلاشهای کماثر در خنثیسازی تصمیمات بودجهای و/یا بانکی دولتها بوده است.
به عقیده مشاور ارشد رئیس جمهور تصمیمات اصلی در مورد عناصر پایه پولی همواره توسط مقامات سیاسی (بخوانید بودجهای) اتخاذ میشده است. بر اساس آنچه گفته شد، تورم دو رقمی عمدتا ریشه در نارساییهای نهادی و نه سیاستی کشور دارد. مدل کلی ترتیبات نهادی در کشور ما اینگونه بوده که بسط منفعلانه نهادی حجم پول، از طریق پایه پولی، تورم را به اقتصاد تحمیل میکرده و تصمیمگیرندگان با حفظ ترتیبات انبساطی پولی، از طریق اعمال کنترلهای اداری بر نرخ ارز، نرخ سود بانکی، قیمت انرژی و قیمت اقلام مهم در زندگی روزمره مردم، به نبرد بیاثر با گرانی- و نه تورم- میپرداختهاند. بنابراین، ترتیبات نهادیِ سیاسی، تورم دو رقمی را به عنوان یک برونداد نسبتاً پایدار ایجاد میکرده و رویکرد منفعلانه اداری به تورم، نهادهای اقتصادی را تخریب میکرده است. در این میان، غایب اصلی سیاستگذاری پولی و مالی بوده است.
نظر شما