چالش های قیمت گذاری در بازارهای کالا

فرمول های قیمتی در بازارهای کالایی ایران به شدت متأثر از قیمت های جهانی و ارزش دلار است و این موضوع باعث می شود روندهای جهانی به سرعت در قیمت های داخلی اثرگذار می شود

افزایش تورم تولیدکننده در ماه‌های اخیر را باید یکی از واقعیت‌های غیرقابل انکار اقتصادی به‌شمار آورد که نگرانی‌های خاصی را نسبت به وضعیت اقتصادی و رفت و برگشت قیمت‌ها هویدا ساخته است. نگاهی به نوسان تورم یک ماهه نشان می‌دهد که در آذر ماه و همگام با اوج نوسان نرخ ارز، تورم تولیدکننده نیز افزایش یافته و در دی ماه، این رقم مجددا متعادل شده است. این رخداد در شرایطی خودنمایی می‌کند که در این بازه زمانی (آذر ماه سال 95) رشد قیمتی بخش صنعت با 1/ 3 درصد، بالاترین رشد را در بین شاخص‌های تاثیرگذار در‌بر‌داشته که به دقت، شاهدی از تاثیر رشد قیمت ارز بر بازارهای کالایی است.

به نظر می‌رسد بررسی رخدادهای مؤثر بر بازارهای کالایی داخلی و بین‌المللی بتواند دورنمای نوسان تورم تولیدکننده را تعیین کند. اگرچه این انتظار وجود دارد که وزن بخش ساخت ( صنعت – مواد اولیه و ملزومات مستقیم در تولید) را بتوان در تعیین تورم تولیدکننده برجسته‌تر ارزیابی کرد. این در حالی است که تورم این بخش به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم بر تورم سایر بخش‌ها تاثیرگذار بوده، هرچند که نمی‌توان از تاثیرگذاری این موارد بر تورم مصرف‌کننده و تاثیر متقابل و مجدد آن غافل شد. به عبارت ساده‌تر می‌توان این‌گونه قلمداد کرد که قیمت‌ها در بازارهای کالایی مختلف از جمله بازار مواد معدنی و مواد اولیه معدنی (فلزی و غیرفلزی)، محصولات نفتی (سوخت‌ها و محصولات پالایشگاهی و روانکارها) و پتروشیمی (محصولات شیمیایی پایه، آروماتیک‌ها، کودها و سم‌ها و حتی گریدهای لاستیکی، رنگ و رزین و حلال‌ها)، محصولات کشاورزی (غلات و مواد غذایی و چوب) و صنایع مرتبط با دامپروری ( چرم و صنایع لبنی) پایه و اساس تورم تولیدکننده را تشکیل داده که در نهایت بر تورم مصرف‌کننده نیز تاثیرگذار هستند. با توجه به موارد فوق رصد بازارهای کالایی شاید ساده‌ترین راه برای تحلیل تورم تولیدکننده به‌شمار بیاید؛ رخدادی که در گزارش‌های پیشین به آن اشاره کردیم ولی در این گزارش می‌توان شواهد بیشتری از آن را مورد بررسی قرار داد.

در بازارهای جهانی شاهد هستیم که سال‌هاست این مهم مورد توجه قرار گرفته و برای بررسی دقیق اوضاع به تهیه شاخص‌های کالایی اقدام شده است. این در حالی است که تغییرات اساسی در بازارهای کالایی و نگرانی از رفت و برگشت قیمت‌ها که در سال 2008 آغاز شد و در سال 2011 مجددا تغییر فازی جدی را تجربه کرد، موجب شده است که به قیمت‌های نقدی و آتی در شاخص‌های کالایی مختلف توجه شود، هرچند که نوسان شاخص‌های مختلف چندان هم با یکدیگر تفاوت عمیقی نداشته است. این نکته نیز خود نشان‌دهنده برتری قیمت‌های نقدی بر نرخ‌های آتی و آپشن است که نشان می‌دهد که ذات بازار باز هم بر مبنای نرخ‌های نقدی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

با توجه به موارد فوق باید به شیوه‌های شکل‌گیری و ایجاد قیمت‌ها در بازارهای داخلی توجه کنیم زیرا تجمیع این موارد در نهایت انواع مختلف تورم را تعیین خواهد کرد. در بازار داخلی متاسفانه عرف قیمت‌گذاری اشتباهی، مدت‌هاست که دامن‌گیر این بازار شده و تاکنون زیان‌های جبران ناپذیری بر بدنه صنایع مصرف‌کننده مواد اولیه و مخصوصا زنجیره ارزش و صنایع پایین‌دستی وارد آمده است. هم‌اکنون قیمت‌ها غالبا در بازار داخلی (به‌جز مواد غذایی و تا حدودی محصولات کشاورزی) بر پایه دلار آزاد و قیمت‌های جهانی مورد محاسبه قرار می‌گیرد که همین نکته باعث شده تا با افزایش قیمت ارز در بازار آزاد، همه‌چیز مخصوصا مواد‌اولیه گران‌تر از قبل قیمت‌گذاری شود. این در حالی است که شرایط قیمت‌گذاری در بورس کالا نیز بر پایه دستورالعمل‌های دولتی اتفاقا همین‌گونه قیمت‌گذاری می‌شود که وضعیت وخیم فعلی را ایجاد کرده است.

نگاهی به نوسان تورم تولیدکننده ماهانه نشان می‌دهد که دقیقا تاثیر رشد قیمت ارز در آذرماه بر شاخص هزینه تولیدکننده مشخص بوده و با آرامش نسبی و کاهش التهاب قیمت دلار، باز‌هم آرامشی نسبی به این بازار خودنمایی کرده است. این نکته را باید جدی گرفت زیرا می‌تواند بسیاری از بازارهای داخلی را تحت‌تاثیر قرار داده و تنها بر بازارهایی قابل‌توجیه است که با محوریت صادرات ایجاد شده‌اند تا بتواند افزایش قیمت دلار را در افزایش سودآوری صادراتی خود پوشش دهد.

این در حالی است که درخصوص همین کالاها نیز چندان هم فضایی برای صادرات فراهم نیست زیرا از یک‌سو بازگشت مالیات بر ارزش افزوده در مقایسه با سایر کشورهای رقیب به سهولت انجام نمی‌پذیرد، همچنین نرخ بالای تورم و عدم حمایت‌های مالی از تولیدکننده در مقایسه با سایر کشورها نیز فضای چندانی را برای خودنمایی صادرکنندگان ایرانی فراهم نمی‌آورد. نکته دیگر آنکه در بازارهای داخلی و مخصوصا کالاهایی که در داخل کشور تولید و مصرف می‌شود همچون بسیاری از محصولات پلاستیکی، فولاد و بسیاری از فلزات و مصنوعات مشابه اعمال قیمت دلار آزاد در نرخ‌های مورد معامله تنها به افزایش تورم در رشد بهای ارز منجر شده و شاید هیچ خروجی مشخصی برای کل اقتصاد با محوریت اقتصاد خرد نداشته باشد.

نکته خطرناک‌تر درخصوص این شیوه قیمت‌گذاری بر پایه ارز آزاد را باید در این واقعیت تلخ جست‌وجو کرد که شرکت‌های بزرگی که بر پایه منابع معدنی و زیرزمینی اقدام به تولید کرده و صادرات کالای خام یا با ارزش‌افزوده بسیار پایین را در اختیار دارند، خود بخشی از تامین‌کنندگان ارز کشور هستند؛ یعنی در صورتی که به هر دلیلی در مسیر عرضه ارز به بازار داخلی به منظور واردات سایر فعالان بازار خللی ایجاد شود، قیمت ارز ناخودآگاه افزایش یافته و درآمدهای داخلی آنها نیز دقیقا افزایش می‌یابد. این نگرانی را باید جدی گرفت زیرا در این آشفته بازار قیمت‌گذاری، تنها تولیدکننده داخلی است که زیان کرده و همچنین شاهد افزایش تورم تولیدکننده نیز خواهیم بود و ناخودآگاه به افزایش تورم مصرف‌کننده منجر خواهد شد.

پس از بررسی قیمت ارز و ابهامات و شائبه‌های آن می‌توان به نوسان قیمت‌های جهانی اشاره داشت. در هر حال بازارهای داخلی نیز بخشی از بازارهای جهانی به‌شمار می‌رود و تاثیرگذاری قیمت‌های جهانی بر بازار داخلی را باید به‌طور ویژه دید. تبعیت از نوسان قیمت‌های جهانی را باید پذیرفت ولی حمایت از صنایع داخلی و مخصوصا زنجیره ارزش را نیز نمی‌توان از نظر دور داشت.

از سوی دیگر واقعی‌شدن نرخ ارز نیز نکته دیگری است که می‌تواند به تنهایی سیگنالی مقاومتی در مقابل واردات قلمداد شده و صادرات را مورد حمایت قرار دهد. با توجه به این واقعیت یعنی واقعی شدن و یکسان‌سازی نرخ ارز بیش از پیش، لزوم تفکیک قیمت‌های داخلی از نرخ‌های جهانی را بیش از پیش جلوه‌گر می‌سازد. با توجه به موارد فوق باید به این پرسش نیز پاسخ داد که آیا کاهش قیمت‌های مواد‌اولیه و دقیق‌تر، عدم رشد نرخ‌ها در بازارهای کالایی به قاچاق در این بازار منجر نمی‌شود؟ در پاسخ به سادگی می‌توان به تجربیات پیشین اشاره کرد و از داد و ستد کالاها در بورس کالا به‌عنوان مصداقی واقعی نام برد. مدت‌هاست که با زمزمه قاچاق قیر، معاملات صادراتی این کالا به بورس کالا منتقل شده و همچنین سایر بازارهای کالایی، موطن اصلی خود را بورس کالای ایران قلمداد کرده‌اند. این در حالی است که قوانین سفت و سخت بورس کالا درخصوص اعتبارسنجی خریداران جدی است تا جایی که درخصوص کدهای معاف از مالیات بر ارزش افزوده به صراحت شاهد این موارد بوده‌ایم تا جایی که بسیاری از خریدارانی که با اهداف واسطه‌گری و سفته‌بازی اقدام به خرید می‌کردند، با بررسی‌های بورس کالای ایران تحت‌فشار قرار گرفته‌اند.

 

کد خبر 16588

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 11 =