۸ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۷
سندروم تضاد منافع

محسن جلال‌پور - رییس سابق اتاق بازرگانی ایران

شواهد نشان می‌دهد آقای روحانی علاقه دارد دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش را بی‌دغدغه و آرام سپری کند. ما نمی‌دانیم چه اتفاقی رخ داده اما هرچه هست، لزوما خبر بدي هم نيست. جامعه امروز ایران بیش از هر چیز به آرامش و ثبات نیاز دارد. مدارای سیاسی می‌تواند بخش مهمی از انرژی و توان دولت را برای انجام اصلاحات اساسی آزاد کند. پرونده‌های باز مانده در شرایط ثبات سیاسی و اقتصادی قابلیت حل و فصل دارند.

حتی مساله‌ای بغرنج نظیر «حصر» را نیز می‌توان در فضای آرام سیاسی بهتر به سرانجام رساند. بخش عمده‌ای از توان و زمان دولت یازدهم صرف کشمکش‌های سیاسی شد و فرصت‌های بی‌شماری از دست رفت. عتاب و خطاب‌های سیاسی که در یک سال منتهی به انتخابات تشدید شد و در طول مناظره‌های انتخاباتی به اوج رسید، بخش مهمی از سرمایه‌های اجتماعی را بر باد داد. اکنون زمان جبران مافات است. کارهای زمین مانده زیادند. سایه ابرچالش‌ها روی جامعه ایران سنگینی می‌کند. صدای پای بحران در برخی حوزه‌ها به وضوح شنیده می‌شود.

هرچند جامعه ایران به بلوغی باورنکردنی در تحلیل مسائل مهم داخلی و بین‌المللی دست یافته اما همچنان در تشخیص اولویت‌ها ضعف دارد. این ضعف البته در سازوکار حکمرانی برجسته‌تر است. دستگاه‌های تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر علاوه‌بر اين، به «سندروم تعلل» مبتلا شده‌اند و در سنگلاخ ناکارآمدی طی طریق می‌کنند. در سال‌های نه‌چندان دور، همه ناکارآمدی‌ها با فروش نفت و تورم دورقمی پنهان می‌شد. امروز اما نه از قیمت بالای نفت خبری است و نه از تورم دورقمی.

به‌نظر می‌رسد روزهای سختی پیش‌رو داریم.

 

انتظار از دولت دوازدهم

اقتصاد ایران به سختی بیمار است. ادامه این روند در برخی حوزه‌ها ممکن نیست. چراغ زرد برخی مشکلات روشن شده و چیزی نمانده که آژیرها به صدا درآید. بخشی از مشکلات را باید فوری حل و فصل کرد، اما برخی، قابلیت انتقال به آینده را دارند. البته حواله کردن مشکلات به آینده رسم صحیحی نیست.

در چنين شرايطي مهم‌ترين انتظار از دولت دوازدهم این است که تنها برای اداره وضع موجود سیاست‌گذاری نکند. اصلاحات اقتصادی قطعا از خودگذشتگی سیاسی می‌خواهد. بخش‌های زیادی از اقتصاد ایران نیاز به جراحی دارد. پيش‌نیاز اصلاحات گسترده، سیاست‌گذاری صحیح اقتصادی است. تیم اقتصادی باید بتواند ضمن مديريت وضع موجود، برای آینده هم سیاست‌گذاری کند. اینکه ابرچالش‌هاي مهم، حل و فصل نشده‌اند، می‌تواند ناشي از نوع حکمرانی نیز باشد.

اساسا کیفیت تصمیم‌گیری در بخش‌های مهم حاکمیت تنزل پیدا کرده و نیازمند بازنگری و تحول اساسی است. مهم‌ترین تصمیم‌ها در هزارتوی بدترین تصمیم‌گیری‌ها زمین‌گیر می‌شود و بهترین سیاست‌ها بدترین نتایج را به‌دنبال دارد. فساد به‌صورت سیستماتیک در نظام اداری ریشه دوانده و تعارض منافع نمی‌گذارد اصلاحات اقتصادی تحقق پیدا کند. اینها عارضه‌های حکمرانی بد است و تا وجود داشته باشد، انتظار تغییر از اقتصاد ایران امری محال است.

 

چه باید کرد؟

وزرای اقتصادی اگر دل در اصلاح زیرمجموعه خود دارند، بهتر است به این نکات توجه کنند:

1-پرهیز از انتصاب چهره‌های صرفا سیاسی در معاونت‌ها و سازمان‌های زیرمجموعه.

2- پرهیز از انتصاب افرادی که منافع فردی یا گروهی دارند و حضورشان در دولت، تعارض منافع ایجاد می‌کند.

3-تلاش برای شفافیت بیشتر، افشای به موقع اطلاعات اقتصادی و اهتمام برای منع دادوستد متکی بر اطلاعات نهانی.

4- تلاش برای نوسازی و اصلاح ساختارهای فسادانگیز.

5- برچیدن روش‌های تیول‌داری و اصلاح ساختارهای اداری.

در سایه انتصاب معاونان کارآمد برای وزارتخانه‌ها و انتخاب افراد شایسته برای سازمان‌های بزرگ دولتی، بخشی از فساد و زد وبندها از بین می‌رود. تیول‌داری و تضاد منافع باید خط قرمز وزرای اقتصادی برای انتخاب معاونان و روسای سازمان‌های اقتصادی باشد.

هماهنگي و همگرایی تيم اقتصادي اصل اساسي براي عبور از این شرايط دشوار است.

کد خبر 21712

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 13 =