بررسی تجربه کشورها نشان می دهد که ارتقای حمایت از سرمایه گذار خارجی، هماهنگی با بازارهای سرمایه بینالمللی، تدوین برنامه راهبردی بازار سرمایه، ایجاد ساختار مناسب نهادی و قانونی برای حمایت از سرمایهگذاران خارجی، شفافیت، تسهیل در قوانین مرتبط با سرمایه گذاری خارجی، متنوع سازی ابزارها، رعایت استاندارد سازی گزارشگریهای بینالمللی مالی و بهبود قواعد حاکمیت شرکتی از عوامل مهم موفقیت بازارهای سرمایه کشورهای مذکور است.
با لغو تحریم های اقتصادی و شروع توافق هسته ای بین ایران و 1+5 که به برجام مشهور شده است امیدهای بسیاری نسبت به حضور سرمایه گذاران خارجی در ایران و شروع سرمایه گذاری ها ایجاد شده است و کارشناسان پیش بینی می کنند که ایران می تواند به قدرتی نظهور در اقتصاد جهان تبدیل شود و به بازاری جهانی برای تولید و تجارت کالا در جهان اما برای رسیدن به این نقطه هنوز فاصله ای بسیار وجود دارد و حتی اگر قرار دادهایی نیز هم اکنون به امضا برسد برای اجرایی شدن آن ها حداقل دو سال زمان لازم خواهد بود. ولی پیش از رسیدن به این نقطه چند نکته مهم است و نخستین آن برداشته شدن موانع پیش روی سرمایه گذاری است. موضوعی که در ماه های گذشته بسیار درباره آن صحبت شده است و به همین دلیل مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی هم در گزارشی ویژه به بررسی آن پرداخته است؛ آسیب شناسی که در آن به چالش هایی پرداخته شده که اگر از پیش روی سرمایه گذاران برداشته نشود ورود آن ها به کشور و سرمایه گذاری پایدار بسیار سخت و حتی غیرممکن خواهد بود.
بررسی تجربه کشورها نشان می دهد که ارتقای حمایت از سرمایه گذار خارجی، هماهنگی با بازارهای سرمایه بینالمللی، تدوین برنامه راهبردی بازار سرمایه، ایجاد ساختار مناسب نهادی و قانونی برای حمایت از سرمایهگذاران خارجی، شفافیت، تسهیل در قوانین مرتبط با سرمایه گذاری خارجی، متنوع سازی ابزارها، رعایت استاندارد سازی گزارشگریهای بینالمللی مالی و بهبود قواعد حاکمیت شرکتی از عوامل مهم موفقیت بازارهای سرمایه کشورهای مذکور است. ثانیا بررسیها نشان دهنده وضعیت نامناسب ایران در مقایسه با کشورهای منتخب و حتی منطقه است.
مبحث سرمایه گذاری بینالمللی و آنچه به عنوان سرمایه گذاری خارجی از آن یاد می شود، از دید بسیاری از تحلیلگران حوزههای اقتصاد به عنوان یکی از مولفههای اساسی در پیشبرد جهان به سوی یکپارچگی اقتصادی مطرح شده است. جریان سرمایهگذاری به داخل کشورها که نتيجه ورود سرمایه های خارجی است امروزه به عنوان یكی از مسائل مهم در تمامی کشورها و به ویژه کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است؛ به گونهای که این کشورها بخشی از فرآیند توسعه خود را مدیون این نوع از سرمایه ها دانسته و آن را برای نيل به توسعه یافتگی ضروری می دانند. این موضوع البته در مباحث مربوط به توسعه اقتصادی بسيار مورد تاکيد بوده به گونهای که مطالعات بسياری تنها راه حل مواجهه با کمبود سرمایه در کشورهای در حال توسعه را استفاده از سرمایه های انباشت شده در کشورهای توسعه یافته می دانند. دليل اصلی این موضوع وجود شكاف ميان پسانداز و سرمایهگذاری در این دسته ازکشورها است که از یك سو، به دليل ناکافی بودن پسانداز ملی و از سوی دیگر، بر اثر توسعه نيافتگی بازارهای مالی در کشورهای مزبور، ایجاد و گرایش به جذب سرمایه گذاری خارجی را در آنها با اهميت کرده است.
مزایای بسیاری برای جریان سرمایه خارجی برشمرده شده است که اهم آنها را می توان در کمک به فرآیند رشد اقتصادی کشور پذیرنده سرمایه گذاری از طریق انباشت سرمایه و افزایش ظرفیت تولید، تولید و انتقال دانش و فناوریهای جدید، کمک به بهبود تعادل ترازپرداختها، افزایش میزان فروش و توسعه تکنیکهای بازاریابی، افزایش سطح رفاه عمومی، ایجاد و خلق فرصتهای تجاری جدید و در نتیجه توسعه درآمدهای مالیاتی و... دانست.
اقتصاد ایران به عنوان یک اقتصاد در حال توسعه، تلاشهای خود را برای بهره گیری از این موضوع به کار گرفته، لکن به دلیل متعدد و فضای نامناسب موجود که عمدتا نشات گرفته از جریانات بینالمللی سیاسی حاکم بر اقتصاد ایران بوده نتوانسته است در این راستا موفقیت قابل توجهی کسب کند. این در حالی است که به دلیل عدم استقبال خارجیان از سرمایه گذاری در ایران، سیاست گذاران اقتصادی و نهادی نتوانسته اند یا لزومی ندیده اند شرایط و زیرساختهای لازم برای این کار را از طریق وضع قوانین و مقررات تسهیل کننده، ایجاد کنند. در حال حاضر که وضعیت و جایگاه ایران در صحنه بینالمللی تغییر قابل ملاحظه ای یافته است، فضای جدید برای سیاست گذاران در سطح بین المللی ایجاد شده و ایران می تواند با اقدام دقیق و البته سریع از این فرصت مناسب و استثنایی به نفع خود استفاده کند.
سرمایهگذاری خارجی و انواع آن
به طور کلی سرمایه گذاری خارجی در سه قالب سرمایهگذاری مستقیم خارجی (که در اینجا از آن با عنوان FDI یاد میشود) سرمایه گذاری خارجی در پورتفوی (که در اینجا از آن با عنوان FPI یاد می شود) و ترتیبات قراردادی صورت می گیرد که بسته به مزیت های هریک، استفاده از دو نوع اول در جریان تحرک سرمایههای بینالمللی رایج تر است.
براساس گزارش سالیانه آنکتاد، در سال 2014 ایران در میان 5 کشوری بوده است که دارای بیشترین تغییرات در جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی (این جریان سرمایه گذاری شامل جریان سرمایه گذاری در بورس نیز است) در منطقه جنوب آسیا بوده است. به طوری که خالص ورودی جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی برای ایران در سال 2014 با 31 درصد کاهش و خروجی جریان سرمایه گذاری مستقیم خارجی در این سال با 315 درصد رشد مواجه شده است. تشدید تحریم های بینالمللی با اثرگذاری بر بخش نفت و گاز و بخش تولیدی (به ویژه فولاد، اتومبیل سازی و دارویی) و ممنوعیت فروش نفت به اتحادیه اروپا و محدودیت در فروش آسیا از دلایل اصلی این خروج سرمایه در سال 2014 عنوان شده است.
وضعیت سرمایه گذاری خارجی در بورس اوراق بهادار ایران
براساس اطلاعات دریافتی از سازمان بورس و اوراق بهادارمجموع ارزش دارایی سرمایه گذاران خارجی در صنایع موجود در بازار سرمایه در سال 1393 برابر 4195 میلیارد ریال بوده که این رقم نسبت به سال 1392 حدود 26 درصد رشد را نشان می دهد.مجموع ارزش دارایی سرمایه گذاران خارجی در بازار سرمایه ایران از 1392 میلیون دلار در سال 1390 به 128 میلیون دلار در سال 93 رسیده است که بیانگر رشد در طول این دوره است. ولی با وجود این، این رقم در مقایسه با کشورهای رقیب منطقه اندک است.
براساس اطلاعات سازمان بورس و اوراق بهادار، ارزش کل سرمایه گذاری خارجی در اسفندماه 1393 برابر 4/438 میلیارد تومان بوده که با توجه به ارزش بازار 8/347 هزار میلیارد تومان، سهم ارزش کل سرمایه گذاری خارجی در بازار به کل ارزش روز بازار سرمایه ایران بسیار ناچیز و حدود 1/0 درصد است. در واقع می توان گفت سرمایه گذاری خارجی به مفهوم واقعی در بازار سرمایه ایران وجود ندارد. حال سؤال اساسی که در اینجا مطرح میگردد این است که مشكل کجاست و چرا اقتصاد ایران نتوانسته در جذب سرمایهگذاران خارجی موفق عمل کند؟ بدیهی است عوامل و دلایل متعدد بسيار زیادی وجود دارند که سبب شده اند تا سرمایه گذاران خارجی ميل و رغبت کمتری برای حضور در ایران داشته باشند.
چالش های اصلی جذب سرمایه گذار خارجی و پیشنهاد
دلایل اصلی این وضعیت نامناسب را می توان :1- نبود برنامه راهبردی بازار سرمایه ایران، 2- نبود قانون صریح، شفاف و واحد برای سرمایهگذاری خارجی در بازار سرمایه، 3- زمانبر بودن فرآیند اخذ مجوز و اخذ کد سهامداری برای خارجيان، 4- رویه سخت احراز هویت سرمایهگذاران خارجی مطابق قانون مبارزه با پولشویی، 5- سخت بودن و یا عدم امكان افتتاح حساب بانكی برای خارجيان، 6- ارتباط ضعيف با نهادهای معتبر بينالمللی (منطقهای و جهانی)، 7- عدم اجرای دقيق اصول راهبری (حاکميت) شرکتی، 8- عدم اجرای استانداردهای بينالمللی گزارشگری مالی و حسابرسی مستقل، 9- نبود ابزاری برای پوشش ریسك نوسان نرخ ارز و 10- محدودیت در خروج سرمایه توسط سرمایهگذار خارجی دانست. اما جهت رفع نابسامانیهای بیان شده پیشنهادهایی هم مطرح می شود که باید دربرنامه ششم توسعه به آن ها پرداخته شود: 1- تدوین یک قانون واحد و جامع و مانع برای سرمایه گذاری خارجی در بازار سرمایه، 2 – روان سازی و تسهیل ورود و خروج سرمایه گذاران و سرمایهها و اطمینان بخشی به سرمایهگذاران خارجی از این بابت، 3- تدوین چارچوب مناسب در پیوستهای قانون با هدف شفافیت در فرآیند سرمایه گذاری خارجی به نحوی که کلیه فرآیندها را از ابتدا تا انتها به تصویر بکشد، 4- یك نهاد متولی تعيين شود که در گام اول کليه شرکتها را مكلف به ارائه اطلاعات مورد نياز براساس گزارشگری مالی مطابق با معيارهای روز دنيا و اطلاعرسانی در درگاه الكترونيكی آنها کند، 5- بازار از عدم دخالت های بيجای دولت در روندهای قيمتی مطمئن شود، 6- برای شرکت های مشاور، ناظر، بازرس و بازاریاب و ارزیاب خارجی و داخلی که در حوزه خدمات سرمایه گذاران خارجی فعاليت دارند مجوز صادر شده و رتبه بندی شوند.
نظر شما