۶ استدلال سهم اندک ایران از کیک تجارت جهانی

دکتر یحیی آل اسحاق معتقد است عواملی همچون ساختار نامطلوب اقتصادی، تدابیر اقتصادی نادرست، جایگاه ما در نظام اقتصادی جهان،وابستگی به نفت، تکنولوژی ضعیف و در نهایت اولویت بندی نادرست صنایع بر سهم پایین ما از تجارت خارجی موثر است

سهم ایران از تجارت بین الملل رقمی در حدود 0.1 درصد است، چرا حضور ایران در عرصه بین الملل ضعیف است؟

 در این راستا یحیی آل اسحاق، رییس پیشین اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران گفت: تجارت خارجی یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی کشور به شمار می‌رود. یک اقتصاد سالم و مولد بدون حضور در بازارهای بین‌المللی و افزایش قدرت رقابت‌پذیری معنا ندارد و اگر اقتصاد یک کشور سهمی از بازارهای جهانی نداشته باشد به تدریج دچار رکود می‌شود و با فاصله گرفتن از فضای رقابتی، کارآیی خود را نیز از دست خواهد داد. با وجود سابقه تاریخی مفصل ایران و متجاوز از نیم قرن تجربه شاهد سهم ناچیزی از تجارت جهانی رقمی در حدود 0.1 درصد هستیم.بر اساس استانداردهای جهانی سهم ایران در حوزه تجارت بین الملل نسبت به جمعیت 0.3 درصد بوده است. این رقم میزان حضورمان و همچنین وضعیت و استانداردهای اقتصادی ما از قبیل کالاهای تولید داخلی و همچنین کنترل کیفی کالاهای صادراتی و وارداتی برمبنای یک متد مشخص در صحنه های جهانی را نشان می دهد.  

نخستین علت ساختار نامطلوب اقتصادی است که از علل حضور کم رنگ کشورمان در عرصه تجارت بین الملل است. در واقع ساختار اقتصادی کشورمان هنوز به حدی نرسیده که بتواند از تمام پتانسیل های موجود مانند نیروی انسانی، منابع طبیعی(نفت، گاز و معادن)، موقعیت جغرافیایی، سابقه تاریخی، ظرفیت اجتماعی، ظرفیت سرمایه گذاری، موقیعت اکونومیکی و منطقه ای ایران و همچنین همسایگی با 15 کشور، استفاده نماید. با وجود این تفاسیر همچنان جایگاهی در اقتصاد جهانی نداریم.

دومین علت عقب ماندگی ایران، تدابیر اقتصادی است. در واقع تدابیر اقتصادی کشورمان متناسب با واقعیت اقتصاد جهانی نیست. ایران در طی سالهای متمادی دستخوش بسیاری از تغییرات بوده و مدل ها، استراتژی ها و الگوهای اقتصادی فراوانی را به خود دیده است. مخصوصا استراتژی هایی که بعد از انقلاب اسلامی تعیین و تحقق یافت، می توان به اقتصاد جنگی، اقتصاد صد در صد دولتی، اقتصاد مدیریت شده، اقتصاد آزاد بانک جهانی، اقتصاد رفاه، اقتصاد کنونی، اشاره کرد که متاسفانه تاکنون نتیجه مطلوبی برای اقتصاد کشورمان و عرصه تجارت بین الملل نداشته است.

امکانات و امتیازهای ایران نسبت به رقبا و سایر کشورها بیشتر نباشد، کمتر نیست، ولی در عین حال وضعیت خوبی نداریم و تجارت خارجی و حتی رشد اقتصادی و تولید ما در شرایط مناسبی به سر نمی برد.

با وجود مدل ها و الگوهای مختلفی که اقتصاد کشورمان تجربه کرده است اما در مجموع به نتیجه مثبت و مطلوبی نرسیدیم.

سومین علت، چگونگی جایگاه ما در نظام اقتصادی بین الملل است. سالهای اخیر روابط اقتصادی بین الملل ما به دلایل متعدد محدود شده بود. مناسبات سیاسی علیه ایران موجب شد تا استراتژی تحریم رشد اقتصادی و صنعتی ایران را کاهش دهد، سرمایه گذاری های خارجی را محدود کند، نرخ تورم را چند برابر و تولید و صادرات نفت و گاز را کاهش دهد. در واقع تنش های سیاسی آزادی عمل در تمامی حوزه ها را از مردم کشور ما گرفت و در اختیار رقبا قرار داد.

گرفتن سهم از بازارهای بین‌المللی نیازمند وجود شرایط عادی در فضای سیاسی یک کشور است. ایران از زمان انقلاب تاکنون دستخوش تحریم های گوناگونی از قبیل تعرفه ها ، موافقت نامه ها، سیاستها و اجراییات، نظام های مالی، پولی، بانکی،حمل ونقل، نظام های بیمه و... بوده است.

تحریم ایران از یک سو منابع عرضه عوامل تولید را در اقتصاد ایران کاهش داد و از سوی دیگر نیز با کاهش سهم اقتصاد ایران از بازارهای جهانی فاصله ما را با سایر کشورهای همسایه به تدریج افزایش داد. به همین ترتیب دشمنان به بهانه های سیاسی و ایجاد محدودیت و ایران هراسی در دنیا روز به روز بر مشکلات ما افزودند. البته باید به این نکته هم توجه داشت اگر در این راستا تدابیری اندیشیده می شد، محدودیت ها و تحریم ها می توانست موجبات خودکفایی و تغییر سیاست برای کشورمان را فراهم سازد و کمک می کرد تا ما با تغییر جهت در حوزه های اقتصادی خوداتکا شویم. اتخاذ سیاست‌‌های مناسب از سوی دولت  قادر دست یافت که ان شرایط به نظام تدبیر ارتباط مستقیمی دارد.

چهارمین علت میزان وابستگی اقتصاد ایران به نفت است. بروز تحریم‌های ناعادلانه علیه ایران، میزان وابستگی اقتصاد ایران به صادرات نفت و گاز و مخاطرات فراوان آن را آشکار کرد. تحریم‌ها به روشنی ثابت کرد تا زمانی که وابستگی ایران به درآمد نفت و گاز وجود دارد، شمشیر تحریم بر سر اقتصاد ایران وجود خواهد داشت.

باوجود برخورداری از منابع طبیعی و به‌طور ویژه نفت در ایران و بهره‌مندشدن از درآمدهای حاصل از صادرات آن، بودجه دولت تامین و چرخ اقتصاد در کشور می‌چرخد. نرخ ارز در اقتصاد ایران  با توجه به نوسانات قیمت انرژی (نفت) تعیین می شود. این در حالی است که بالای 60 درصد از اقتصادمان به درآمدهای حاصل از نفت ارتباط دارد و  از سوی دیگر نفت هم تابع جریانات و مسائل سیاسی است. نفت از 7 یا 8 دلار تا 100 دلار نوسان دارد. بر این اساس متناسب با نوسانات نفت شاخص های اقتصاد ازجمله تجارت و صادرات هم افزایش یا کاهش می یابد.

پنجمین علت، تکنولوژی و ابزار محصولات تولیدی است. در واقع برای حضور مثبت در تجارت جهانی باید از جدیدترین تکنولوژی های صنعت بهره ببریم. به این صورت که محصولات تولیدی توان رقابت در بازارهای جهانی از لحاظ کیفیت، قیمت، خدمات پس از فروش، تحویل ، طراحی، بسته بندی و... داشته باشند. در حقیقت با برنامه ای مشخص و مدون و بازار هدف مورد ارزیابی قرار گیرد ومتناسب با آن محصول مورد نظر از همه لحاظ سنجیده و سپس در اختیار مصرف کننده قرار گیرد.

همان گونه که رقبا  با استفاده از بعضی ترفند ها جایگاه خود را در بازارهای جهانی مستحکم می کنند ایران هم می تواند با بررسی نقاط ضعف خود و ارتقای آن موجبات حضور خود در بازارهای بین المللی را فراهم سازد.

محصولات تولیدی ایران از لحاظ قیمت، کیفیت و زمان تحویل قادر به رقابت با رقبا نیست و این امر باعث شده تا کم کم جایگاه خود را از دست بدهیم. باید این نکته را در نظر گرفت که دائما هم شرایط رقابت و هم شرایط رقبا در حال تغییر است، ضرورت دارد پس از ورود به یک بازار، به طور مستمر خود را با تغییرات جدید منطبق کنیم.

ششمین علت، اولویت بندی وضعیت صنایع، تولید و اقتصاد است . به عبارتی تعیین اولویت سرمایه گذاری درزمینۀ صنایع، تولید و اقتصاد و برنامه ریزی جهت توسعه موارد فوق تسهیل و هدف دار گردیده و مانع از هدر رفت عامل سرمایه خواهد شد .اقتصاد کشورمان بر محورهای مختلفی گردش داشته گاهی کشاورزمحور، گاهی صنعت محور و مدتی نیز تجارت محور بوده است. یک استراتژی ثابت بر این بخش حاکم نبوده به همین دلیل نقایص گوناگونی را شاهد هستیم.

از سویی دیگر صادرات ما عمدتا به صادرات صنایع وابسته به پتروشیمی. نفت و گاز ارتباط مستقیم دارد. پس از وابتگی به موارد ذکر شده به کالاهای عمومی از قبیل فرش، کالاهای کشاورزی و... روی می آوریم. البته باید بع این نکته را هم در نظر داشت که صنعت فرش ارزش افزوده بالایی داشت و عملکرد قابل قبولی داشت. اما در نهایت همچنان نتوانستیم از مجموعه پتانسیل صنعتی بهره لازم را ببریم. همانگونه که می دانید رشد صنعتی کشور تقریبا جز در یک یا دو مورد همیشه منفی بوده و در حال حاضر هم رشد صنعتی منفی 2.2 درصد است؛ که این رقم منفی نمایانگر ضعف در کیفیت و کمیت محصولات کشورمان است.

در مجموع عوامل متعددی دست به دست هم داده و سهم تجارت خارجی ایران را به حداقل خود رسانده اما مهمترین و در واقع ریشه اصلی این معضل اقتصاد سیاست زده ما است. علل ذکر شده به دلیل اینکه اولویت های اقتصادی در دالان اولویت های سیاسی گیر افتاده و در این میان بایدها و نبایدهای اقتصادی با بایدها و نبایدهای سیاسی مختل شده و در نهایت سیاست مقدم شمرده شده، از جایگاه اصلی خود تنزل کرده است.

به عبارت دیگر اقتصاد زیر خیمه سیاسیون سامان گرفته است. با این وجود که جنس این دو مقوله یکی نیست و فرق دارد.

سیاسیون به دنبال اهداف کوتاه مدت مانند کسب قدرت هستند و در این راه از اقتصاد برای کسب رای در مجلس، دولت و ارتباطات سیاسی استفاده می کنند در صورتی که اهداف اقتصاد بلند مدت بوده و شاخص های خودش را دارد و به دنبال بهره وری، سود، درآمد سرانه، کیفیت تولید، کم کردن هزینه و... است.

زمانی که این پازل را کنار هم قرار می دهیم نتیجه ای فراتر از شرایط موجود به دست نمی آید.

* به نظر می رسد کشور ما در حال از دست دادن مشتریان منطقه ای خود و واگذاری بازارها به ترکیه و چین است، این مسئله چه اثری بر سهم ایران خواهد داشت؟

آل اسحاق در این خصوص گفت: از دست دادن مشتریان منطقه ای قطعا بر سهم ایران موثر خواهد بود. ایران در منطقه و حتی داخل بازار مشخصی دارد. بازار داخلی حدود 80 میلیون نفر جمعیت مصرف کننده را به خود اختصاص داده که چین و ترکیه به صورت رسمی و غیر رسمی در آن دخیل هستند و به تولیدات کشورمان لطمه وارد می سازند. آمارها حاکی از این است که نزدیک به 20 میلیارد دلار قاچاق شکل می گیرد و این بدین معناست که 20 میلیارد محصول داخلی را حتی از طریق راه های رسمی که نظاماتی دارد، نادیده گرفته می شود و غیر رسمی وارد کشور می شود. واقعیت اقتصاد هر كشوری تعادل و مدیریت مناسب هر دو بخش واردات و صادرات است و واردات بی رویه پایه های اقتصاد كشور را ازبین خواهد برد. واردات هم این روزها با مشکل روبه رواست، به دلیل عدم توجه به تولیدات داخلی و عدم رقابت تولیدات داخلی با محصولات بین المللی و منطقه ای چالش ایجاد شده است.ایران علاوه بر بازار داخلی، به دلیل همسایگی با 15 کشور بازاری با وسعت 300 تا 500 میلیون جمعیت مصرف کننده را می تواند پوشش دهد اما به جهت عدم حضور مستمر و پایدار در این بازارها رقبا با کیفیت مطلوب، خدمات بهتر و قیمت پایین تر موقعیت به دست آمده را می ربایند. اگر با همین روند ادامه دهیم طولی نخواهد کشید که نه تنها سهم تجاری بلکه بازارهایی که سالها زحمت کشیدیم و به دست آوردیم هم ازدست خواهیم داد.

باید با برنامه ریزی و سیاست های درست اقتصادی درآمدها به سوی تولیدكنندگان داخلی یاری شود و واردات كالا شكل منظم و حساب شده‌ای به خود بگیرد تا تولید كنندگان داخلی نیز بتوانند با فروش محصولات خود واحد تولیدی خود را سرپا نگه دارند.

* انتظار شما از پسا تحریم برای حوزه تجارت خارجی چیست؟

تغییر شرایط سیاسی و اقتصادی ایران در فضای بین الملل در چند ماه گذشته یک فضای انتظاری برای مشاهده تغییرات در روابط تجاری و اقتصادی بین المللی کشور ایجاد کرده است؛ برخی تصور افق بلند و روشن برایش داشتند و برخی دیگر هم معتقد بوده و هستند که حالا حالاها نمی‌شود به رشد این بخش رسید. اما پس از گذشت چند ماه از این تغییر و تحولات با بد عهدی و بدقولی طرف مقابل مواجه شدیم. اگر این توافقات عملی می شد مقداری از فضای ایران هراسی و فضای تحریماتی که در آن قرار داشتیم کم می گشت. اگرچه ما نباید تمام مشکلات را به مسائل بیرونی ارتباط دهیم، 30 درصد شامل این مسائل می شود و70 درصد دیگر به نکاتی که در بالا ذکر شد مربوط می شود و عمدتا داخلی است.

البته نباید از این30 درصد هم چشم پوشی کرد، به هر حال برجام می تواند گامی برای موفقیت ما و موجب رفع جدی برخی مشکلات گردد.

انتظار می رفت با توافقات اخیر مشکلاتی از قبیل روابط بانکی، روابط خدمات بازرگانی، حمل ونقل، بیمه، قوانین و مقررات و ... رفع شود. جالب این است که در ظارهر انکار می کنند و در عمل خلاف این امر بر ما اثبات شده، به گفته طرف آمریکایی سوییفت برای ایران برقرار است اما زمانی که عملیات بانکی نمی توان انجام دادف این برقراری چه سودی دارد؟

اقتصاد ایران از آنجایی که دارای معادلات بین‌المللی بسیار گسترده‌ای است. مسلما تحت تاثیر عوارض تحریم‌های بانکی قرار می‌گیرد.

البته هنوز هم نا امید نیستیم. پیرو توافقات، ایران به تمام تعهداتش عمل کرد درصورتی که از دولت آمریکا مختصری فعالیت دیده شد. در واقع ما باید به این امر واقف باشیم که تعهد و غیرت در حوزه های بین المللی جایگاهی ندارد.

کد خبر 10978

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 13 =