پیام های همایش بین المللی فولاد برای اقتصاد ایران

روز گذشته در همایشی با عنوان چشم‌انداز صنعت فولاد و معدن ایران شاهد گفتگوهای صریحی بودیم که هر کدام می تواند بخشی از دورنمای صنعت فولاد در کشور را ترسیم کرده و نقاط ضعف و قوت آن را برجسته سازد

پس از صنایع نفت ، گاز و پتروشیمی ، صنعت فولاد را می توان صنعتی به شمار آورد که از بیشترین مزیت نسبی در ایران برخوردار بوده که هم اکنون چهره ای صادراتی نیز به خود گرفته است. تصمیم سازان اقتصادی ایران از هم اکنون چهره ای صادرات محور را برای این صنعت برگزیده اند.

منابع طبیعی، انرژی ارزان و نیروی انسانی ماهر 3 مزیتی است که صنعتی فولاد ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان از آن برخوردار است. همین مزیت های نسبی موجب شده است تا قیمت تمام شده فولاد در ایران 15 درصد ارزان تر از چین تمام شده و حتی 20 تا 30 درصد نیز ارزان تر از اروپا و امریکا باشد. این موارد نشان می دهد که صنعتی بسیار مستعد پیش روی ایران قرار گرفته است. از سوی دیگر با توجه به برنامه ریزی ها برای تولید 55 میلیون تن فولاد خام در افق 1404 و همچنین حداکثر تقاضای داخلی 34 میلیون تنی در این بازه زمانی ، رقم بزرگی از ظرفیت های مازاد فولاد ایران قطعاً به سمت صادرات گسیل خواهد شد بنابراین دورنمای صنعت فولاد کشور را باید در هم تنیده با صادرات ترسیم کرد. این در حالی است که در سال جاری نیز رقمی نزدیک به 5 میلیون تن فولاد از کشور صادر خواهد شد که رکورد تاریخی صادرات فولاد ایران را می شکند. این موارد نیاز به بازتعریف روابط صادراتی کشور را در صنعت فولاد ضروری می سازد.

روز گذشته در همایشی با عنوان چشم‌انداز صنعت فولاد و معدن ایران شاهد گفتگوهای صریحی بودیم که هر کدام می تواند بخشی از دورنمای صنعت فولاد در کشور را ترسیم کرده و نقاط ضعف و قوت آن را برجسته سازد. تا پایان سال 95 شاهد خواهیم بود که 30 میلیون تن ظرفیت نصب شده در کشور به زودی فعال خواهد شد ولی حجم تولید واقعی فولاد خام ایران تنها 16 میلیون تن در سال است. این آمار اگرچه در خصوص ظرفیت نصب شده شاید بزرگنمایی شده باشد ولی چهره واقعی این صنعت را نشان داده و همچنین رکود موجود در کشور را به رخ می کشد. این در حالی است که هم‌اکنون 30 میلیون تن ظرفیت‌سازی انجام شده و 22 میلیون تن در دست احداث وجود دارد. بنابراین تنها رقمی نزدیک به 3 میلیون تن تا رسیدن به سند چشم‌انداز 55 میلیون تنی فضای خالی باقی مانده است.

هم‌اکنون 1/ 3 میلیارد تن ذخیره قطعی سنگ‌آهن در ایران وجود دارد که با فرض تقاضای پیش ‌رو تا سال 1404 تنها برای 10 سال بعد از افق 1404 کفایت می‌کند یعنی بایستی با نگاهی جدید اکتشافات در حوزه ذخایره جدید سنگ آهن را مورد بررسی قرار داد. درخصوص حمل‌ونقل نیز هم‌اکنون 13 هزار کیلومتر راه‌آهن وجود دارد ولی در سند چشم‌انداز به 25 هزار کیلومتر راه‌آهن نیاز داری . این در حالی است که تنها 3هزار کیلومتر راه‌آهن فقط برای فولاد نیاز است.

از سوی دیگر از 4 واحد برتر فولادی کشور تنها یک واحد از رتبه‌ بالاتر از نرخ جهانی برخوردار بوده، اما هر چهار واحد از نظر تعداد نفرات به نسبت حجم تولید کمتر از نرخ‌های اسمی قرار دارد.

موارد فوق را می توان چهره بدون روتوش بازار ایران به شمار آورد که در سال های آینده شاید از پتانسیل صادراتی رقمی نزدیک به 20 میلیون تن فولاد برخوردار باشد. همین موارد نشان می دهد که باید به دنبال بازارهای جدیدی باشیم که بتوان برای عرضه این حجم از فولاد تولیدی کشورمان ، بر روی آن ها حساب کرد. این در حالی است که هنوز هم بسیاری از کشورهای جهان به فکر افزایش ظرفیت تولید فولاد هستند اگرچه شاهد هستیم که کیفیت تولیدات در سایر کشورهای جهان به مراتب بهتر از ایران بوده و به جای تولید فولادهای ساختمانی و یا ورق های فولادی رایج و اصطلاحاً انواع تجاری آن ، به سمت توسعه و تولید فولادهای خاص و آلیاژی با کاربردهای تخصصی حرکت کرده اند که بتوانند محصولاتی با کیفیت بالاتر و حتی ملزوماتی با عمر مفید بیشتر را تولید کنند. رخدادی که در ایران اصلاً قابل مشاهده نیست.

به عنوان مثال آخرین واحد تولیدی فولادی آلیاژی در کشور ، نزدیک به 15 سال پیش آغاز به کار کرده و هنوز واحد جدیدی که بتواند فولادهای خاص را با حجم بالا تولید کند ، وارد مدار نشده اگرچه شاهد افزایش ظرفیت واحدهای موجود هستیم.

رکود در بازارهای داخلی واقعیتی غیرقابل انکار است که همین ویژگی موجب شده تا قیمت های داخلی در بازار فولاد ، از نرخ های بین المللی آن پایین تر باشد که نشان دهنده وجود مزیت صادراتی در شرایط فعلی است. از سوی دیگر افزایش ظرفیت های تولید به آرامی وارد مدار تولید شده بنابراین عرضه های داخلی در بازار آزاد و یا بورس کالا باز هم افزایش خواهد یافت که نشان دهنده جدی بودن نگرانی ها از ادامه کاهش قیمت ها در بازار آزاد است که باز هم جذابیت و اهمییت صادرات را برجسته می سازد. این در حالی است که بدبینی نسبت به تخصیص بودجه های عمرانی در کنار ادامه ضعف صدور مجوزهای ساختمانی هم مواردی است که چشم انداز بهبود را در بازار داخلی فولاد با خدشه رو به رو ساخته است. با توجه به موارد فوق باید گفت که به احتمال قوی قیمت ها در بازار آزاد فولاد باز هم کاهش خواهد یافت هرچند که رشد قیمت دلار در کنار افزایش قیمت های جهانی را می توان دو فاکتور حمایتی باقی مانده از بازار فولاد لحاظ کرد. با توجه به این موارد باید آینده صنعت فولاد را با صادرات گره خورده فرض کنیم تا بتوان باز هم به ادامه قدرت نمایی آن خوش بین بود.

 

تهدیدات پیش روی صنعت فولاد:

به نظر می رسد مهمترین تهدید پیش روی صنعت فولاد را باید کسب بازار به شمار آورد زیرا قطعاً بازارهای داخلی کشش عرضه های پیش رو در سال های آینده را نداشته و البته بازارهای بین المللی هم شرایط چندان مساعدی برای جذب عرضه های جدید ایران در کنار برخی کشورهای عربی منطقه را نخواهد داشت بنابراین باید با تکیه بر قیمت تمام شده پایین تر ، به سمت کسب سهم بازار بیشتری باشیم که بتواند آینده این صنعت را تضمین کند.  موارد فوق شباهت بسیاری با دامپینگ دارد هرچند که نمی توان از قیمت های تمام شده پایین ایران نیز چشم پوشی کرد. به صورت دقیق تر دامپینگ عبارت است از صادرات یک کالا با قیمت کمتر از هزینه‌های تمام شده یا به عبارتی دیگر فروش کالا در خارج به قیمتی کمتر از قیمت داخلی. این موارد بارها در اقتصاد ایران تجربه شده است.

از سوی دیگر سایر کشورها به کمک حمایت های پولی و حتی مالی از صنایعی همچون فولاد ، قیمت تمام شده خود را پایین آورده و همچنین عرضه های خود را به صورت اعتباری به فروش می رسانند. این وضعیت باز هم به کاهش قیمت های پیشنهادی ایران در بازارهای جهانی منجر شده و دیگر دامپینگ را بدون حمایت های پولی سایر کشورها ، تأیید خواهد کرد.

با توجه به موارد فوق باید نگران دامپینگ بود زیرا سایر کشورها دست روی دست نگذاشته و در برابر قیمت های پایین ایران موضع گیری خواهند کرد بنابراین باید به فکر راه های دیگری برای کسب سهم بازار بیشتر باشیم.

حذف بسیاری از هزینه ها همچون هزینه های واسطه گری ، نقل و انتقال پول ، پتانسیل خرده فروشی مخصوصاً در کشورهای منطقه و یا عرضه مستقیم در بازارهای هدف مواردی است که قیمت تمام شده عرضه را برای مشتری کاهش داده و می تواند به بهبود حجم صادرات کشورمان بدون افتادن در دام دامپینگ کمک کند. هم اکنون این رویکرد در مراحل تصمیم سازی در بورس کالای ایران است تا بتوان کالا را به صورت مستقیم در بازارهای هدف همچون بازار عراق عرضه کرد و سهم بازار بیشتری را برای کشورمان بدست آورد.

تهدید دیگر صنعت فولاد را باید مشکلات حمل و نقل دانست هرچند که حمل و نقل جاده ای در کشورمان نسبتاً مطلوب است ولی هزینه بالاتر در کنار ظرفیت های محدود آن باعث خواهد شد تا دورنمای روشنی پیش روی قیمت تمام شده حمل و نقل در مقایسه با سایر کشورهای جهان وجود نداشته باشد. هم اکنون کشتی های 400 هزار تنی فله بر موسوم به واله مکس در فاصله کشورهای چین و برزیل در حرکت هستند که قیمت های تمام شده پایینی را در بر داشته است. این در حالی است که هنوز راه آهن در کشور ما توسعه چندانی نداشته و نیاز به سرمایه گذاری های جدیدی در این عرصه حس می شود.

در نهایت باید به برخی محدودیت های مواد معدنی نیز اشاره داشت که با توجه به عدم تکمیل اکتشاف در نقاط امیدبخش بسیاری در کشور ، می توان از کنار این محدودیت به صورت موقتی عبور کرد.

کد خبر 16734

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 9 + 7 =