صنعت فولاد در چرخه معکوس

چیت ساز: از طرفي كشور مواد اوليه براي توليد محصولي را صادر مي كند و از طرف ديگر محصول نهايي را از خارج وارد مي كند

محمد چیت ساز کارشناس صنعت فولاد در گفتگو با اگزیم نیوز با اعلام این خبر که صنعت فولاد درگير مساله اي به نام صادرات مواد اوليه و واردات كالاي نهايي است گفت: این به اين معنا كه از طرفي كشور مواد اوليه براي توليد محصولي را صادر مي كند و از طرف ديگر محصول نهايي را از خارج وارد مي كند. به گفته وی در حال حاضر سالانه حدود 15 ميليون تن سنگ آهن از كشور خارج مي شود كه با برنامه ريزي صحيح مي توان از خروج اين حجم از سنگ آهن جلوگيري نمود و در داخل به مصرف رساند و به توليد فولاد پرداخت. از طرف ديگر حدود نيمي از مصرف داخلي نيز از طريق واردات ( بيش از 5 ميليون تن) تامين مي گردد كه باعث مي شود حجم بالايي از منابع ارزي به واردات فولاد اختصاص يابد.
وی در ادامه با اشاره به این که در حال حاضر كشورهاي زيادي توليدكننده فولاد هستند به طوریکه توليد 10 كشور عمده توليد كننده فولاد در سال 2013 حدود 1185 ميليون تن و بيش از 74 درصد توليد جهاني اين محصول بوده است. وی افزود: نگاهي به توليد كنندگان عمده فولادي نشان مي دهد كه تنها 4 كشور برزيل، روسيه، هند و اوكراين هستند كه داراي منابع طبيعي و منابع لازم براي توليد فولادند و بقيه كشور ها عمدتا واردكننده مواد اوليه توليد فولاد هستند؛ حتي كشوري مانند چين به عنوان بزرگترين توليدكننده فولاد در جهان تنها 32 درصد مواد اوليه مورد نياز فولاد خام خود را از طريق منابع داخلي تامين مي كند و بيشتر مواد اوليه لازم براي توليد فولاد خام را از طريق واردات تامين مي نمايد.

وی با طرح این سئوال كه چگونه است كشورها مي توانند با وجود واردات مواد اوليه و قيمت هاي جهاني انرژي توليد فولاد با قيمت هاي جهاني داشته باشند اما كشور ما با وجود دارا بودن منابع عظيم مواد اوليه و انرژي به نسبت ارزان قادر به  افزايش ميزان توليد فولاد خام و رقابت در عرصه جهاني نيست به ذکر مثالی در این رابطه پرداخت و گفت: مهمترين مثال در اين رابطه كشور ژاپن مي باشد كه اكثر مواد اوليه مورد نياز جهت توليد فولاد خام خود را از طريق واردات تامين مي نمايد. به گفته چیت ساز اين كشور سالانه حدود 110 ميليون تن (حدود 6 برابر توليد خام كشور) توليد مي نمايد و پس از چين از عمده صادر كنندگان فولاد در جهان مي باشد.

وی ادامه داد: شايد عمده ترين دليل اين امر  بهره وري پايين در زمينه توليد فولاد خام در كشور ما باشد (استراتژي هاي مناسب توسعه، سياست هاي بازرگاني، بستر مناسب براي سرماي گذاران خصوصي و خارجي، حمايت ها و مشوق هاي سرمايه گذاري و... از ديگر دلايل ايجاد مزيت رقابتي به شمار مي آيند). به گفته این کارشناس فولاد در حقيقت مزيت توليد فولاد در كشور بيش از آنكه وابسته به دانش و علم باشد، مزيتي وابسته به منابع طبيعي است. از همين روست كه كشورهايي همچون ژاپن بدون تكيه بر مزيت مبتني بر مواد اوليه و تنها با تكيه بر دانش و تخصص خود با استفاده از تكنولوژيهاي روز دنيا و رعايت اصول كاهش هزينه توانسته اند به توليد فولاد خام و صادرات كالاي نهايي بپردازند.

وی ادامه داد در حقيقت براي آنكه بتوان به مزيت رقابتي( Comparative Advantage)   دست يافت مي بايست بتوان  با استفاده از دانش و بهره وري مزيت نسبي يا طبيعي (مبتني بر منابع طبيعي) را به مزيت اكتسابي و مبتني بر دانش تبديل كرد كه اين امر در كشور ما كمتر صورت پذيرفته است و به رغم دارا بودن منابع خدادي، كشور ما بخش عمده اي  از مواد خام را صادر و مواد و محصولات ساخته شده را از خارج از كشور وارد مي نمايد. وی در پایان گفت: بنابراين براي آنكه صنعت فولاد كشور بتواند در بازار جهاني به رقابت با ساير رقبا بپردازد مي بايست بهره وري در توليد فولاد خام را افزايش داده و با كاهش هزينه هاي سربار بتواند قدرت رقابت پذيري محصولات فولادي خود را افزايش دهد.

 

 

کد خبر 13410

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 0 =