۴ گام پولی برای اصلاح بخش تولید

مسعود دانشمند معتقد است اصلاح برخی چالش ها در سیستم بانکی، بهبود روابط با بانک های خارجی، عبور از دخالت های دولتی در بخش های پولی و ایجاد بانک های توسعه ای چهار گام مهم برای اصلاح تولید در کشور است

دکتر مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران در گفتگو با اگزیم نیوز با اشاره به این که به نظر می رسد باید طرحی نو برای نظام پولی – بانکی و ارزی برای کشور طراحی شود و در این طرح سیاست های تک نرخی کردن ارز، جدایی نفت و همچنین نقش صندوق توسعه ملی و دیگر مسایل گنجانده شود گفت: پیش از انقلاب سهم ایران از تولید ناخالص جهانی 1.5 درصد و کشور ترکیه حدود 0.3 درصد بود اما امروز با جمعیتی برابر سهم ترکیه یک درصد و کشور ما 0.3 درصد شده است. این روند نزولی تولید ناخالص جهانی حکایت از مدیریت ضعیف و ناکارآمد دارد. به گفته وی کشوری که روی ثروت خوابیده و از منابع و موقعیت های ویژه ای برخوردار است به راحتی می تواند جایگاه خود را ارتقا دهد به شرط اینکه دولت اقتصاد را رها کند و تا زمانی که دولت در این حجم و اندازه به دنبال مسوولیت ها باشد به هیچ وجه بخش خصوصی نمی تواند رشد کند؛ در نتیجه دولت متکی به نفت هر روز شاهد افزایش قیمت ها خواهد بود.

وی در ادامه به چالش های موجود در سیستم حمل و نقل کشور به عنوان یک نمونه از دخالت های دولتی اشاره کرد و گفت: سازمان بنادر برای تامین هزینه های جاری و جبران کسری بودجه خود یک سازمان درآمد-هزینه ای تعریف کرده که بدون توجه به منافع ملی هزینه ها که بالا می رود تعرفه های بندری را افزایش می دهد تا بتواند مشکلات مالی خود را از این طریق حل و فصل کند. بدین ترتیب بنادر ما گران ترین بنادر در حوزه خلیج فارس، عمان و حتی غرب اقیانوس هند هستند. به گفته وی مثلا یک کشتی نفت بر که یک میلیون بشکه نفت حمل می کند برای بار زدن در کویت باید 11 هزار دلار و در خاک ایران نزدیک به 120 هزار دلار بپردازد. همان طور که می بینید تعرفه های ایران به هیچ وجه نسبت به کشورهای همسایه رقابتی نیست. بنادر تاسیسات ملی کشور ما محسوب می شوند ولی آیا از این بنادر بهره برداری و سودی عاید می شود؟

به گفته وی گام دیگر بازسازی روابط بانکی بین المللی به ویژه با بانک های اروپایی به خصوص توسعه روابط با بانک های معتبر نه بانک های درجه سه و زیرپله ای است. دانشمند معتقد است آفت اقتصاد ما سیاست کاری است و از گذشته تا کنون این بازی سیاست بوده که اقتصاد ما را زیر پا له کرده است. در این میان بی گمان بهبود فضای کسب و کار یک اصل انکار ناپذیر است. وی با اشاره به این که ما امروز در شاخص های 11 گانه کسب و کار را باید جدی تر عمل کنیم، از حذف قوانین و ضوابط دست و پاگیر و زاید گرفته تا بهبود عملکرد نظام بانکی به نفع تولید و در نظر گرفتن مشوق های مالیاتی و... باید لحاظ شود. به گفته وی به طور معمول فرآیند پرداخت مشوق های صادراتی به صادرکنندگان زمان زیادی را می طلبد که این به زیان صادرکنندگان خواهد بود. صادرکنندگان برای رسیدن به رشد صادراتی نیازمند این هستند که هزینه های صادراتی را در کوتاهترین زمان دریافت کنند.

این فعال بخش خصوصی افزود: به طور قطع تا زمانی که صادرکنندگان برای دریافت مشوق های خود ناچار باشند در پیچ و خم بوروکراسی کشور گردن خم کنند نباید انتظار داشته باشیم که شرایط بهتر از این شود. معتقدم بانک مرکزی باید تغییر سیاست دهد و برمبنای سیاست های پولی مدرن عمل کند.

وی در ادامه اضافه کرد: کشور ما از نبود بانک توسعه ای بسیار رنج می برد؛ به بیان دیگر معتقدم صندوق توسعه ملی به نوعی نقش یک بانک توسعه ای را بازی می کند. اما فلسفه وجود صندوق توسعه ملی چیست؟ یعنی 29 درصد از درآمد فروش نفت به این صندوق ریخته داده و به صورت وام در اختیار تولیدکننده قرار گیرد. وی ادامه داد: اوایل انقلاب که بانک ها دولتی و کوچک ادغام شدند بانک ملت به عنوان بانک داخلی، بانک تجارت به عنوان بانک تجارت خارجی و بانک های کشاورزی، مسکن و ... را به عنوان بانک توسعه ای معرفی کردیم اما عملا تمام این بانک ها به بانک تجاری تبدیل شدند.

در حالیکه ساختار بانک های توسعه ای با بانک های تجاری کاملا متفاوت است. وی افزود: بانک های تجاری باید به دنبال فعالیت هایی باشند که سودآوری خود را تضمین کنند در صورتی که بانک های توسعه ای وارد پروژه هایی می شوند که قابل مقایسه با دیگر بانک ها نیست و بیشتر فعالیت این بانک ها در حوزه هایی است که حاکمیت در نظر داشته و برآن تاکید دارد؛ یعنی هم در بحث صادرات غیرنفتی، هم صادرات خدمات فنی مهندسی است. حال آنکه قوانین جاری برای بانک های توسعه ای همانند بانک های تجاری است. باید برای جلوگیری از بزرگ‌تر شدن صندوق توسعه ملی بانک‌های توسعه‌ای به وجود بیاوریم و پروژه‌های صندوق توسعه ملی را به بانک‌های توسعه‌ای بسپاریم.

وی در پایان گفت: اصولا نظام بانکداری ما بر مبنای بانکداری مدرن و روز دنیا تعریف نشده و از آنها تبعیت نمی کند و لذا معتقدم ضعف اصلی بازار پولی کشور ما عدم مدیریت صحیح است. از سوی دیگر بازار سرمایه نیز همانند بازار پولی از مشکلات مدیریتی رنج می برد. این سوال اینجا مطرح می شود که ما از بازار سرمایه چه سودی می بریم؟ پاسخ این پرسش منفی است. در واقع مدیریت ناکارآمد باعث شده منابع به درستی تخصیص پیدا نکند. به عنوان نمونه در کدام کشور در شرایط رکود، قیمت سهام افزایش پیدا می کند؟

کد خبر 15168

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 4 =